چند نکته -۱

موفقیت

 

بزرگترین کاری که هر شخص در این دنیا می تواند انجام دهد

این است که از آنچه در اختیار او قرار گرفته بیشترین

بهره برداری را بکند و این یعنی موفقیت

اریسون سویت ماردن   

 

http://www.mediya1.blogfa.com 

 

................................. 

 

راز  

 راز بزرگ زندگی قانون جذب است.

ü      قانون جذب می گوید مشابه ها یکدیگر را جذب می کنند. بنابراین وقتی فکری را در سر می پرورانید، افکار مشابه آن را به ذهن خود راه می دهید.

ü      افکار مثل مغناطیس عمل می کنند. در ضمن افکار دارای موج هستند. وقتی فکر می کنید، افکارتان در عالم هستی پراکنده می شود و به شکل آهنربا آنچه را با موج آنها همخوانی داشته باشد به خود جلب می کند. آنچه بیرون فرستاده می شود، به منبع یعنی شما باز می گردد.

ü       شما مانند برج انتقالی هستید و با افکارتان موج ها را پخش می کنید. اگر می خواهید چیزی را در زندگی خود تغییر دهید، با تغییر دادن فکرتان موج را تغییر دهید.

ü      افکار جاری شما زندگی آینده تان را می سازد. هر چه بیشتر به آن فکر کنید، در زندگی تان ظاهر خواهد شد.

ü      اندیشه های شما صورت خارجی پیدا می کنند.

ü      قانون جذب قانون طبیعت است. این قانون هم مانند قانون جاذبه ، در هر حالتی وجود دارد.

ü      تا به چیزی فکر نکنید، آن را تجربه نمی کنید.   

.......................... 

 http://pouyayee.persianblog.ir/

 

 

تفکراتت را تغییر بده... آنوقت است که دنیا را تغییر داده ای.

تفکراتت را تغییر بده... آنوقت است که دنیا را تغییر داده ای. 

 

http://bestoftheworld.blogfa.com 

 

 

 ............... 

"همیشه برا حل مسائل و مشکلات راه حلی هست، فقط باید جستجو کرد و ناامید نشد و از راههای مختلف هم وارد شد تا جواب گرفت!!"

بله! همیشه راه حلی هست! به قول یکی از دوستانم:

در بن بست.........راه به سوی آسمان هست...........فقط باید طریق پرواز آموخت ...

 

 

شهید مطهری در کتاب حق و باطل جملاتی به این مضمون نوشته اند:

از کودکی همیشه این سوال برایم مطرح بود که: "چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمی زند...اما وقتی قطار به راه افتاد سنگباران می شود"!

این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم دیدم این‏ قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن‏ است مورد احترام است؛ تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی‏کند، بلکه‏ سنگ است که بطرف او پرتاب می‏شود و این نشانه یک جامعه مرده است ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که: متکلم هستند نه‏ ساکت، متحرکند نه ساکن، باخبرترند نه بی‏خبرتر.

http://amandaph.blogfa.com 

 .......................... 

 عبادت فقط زمانی امکانپذیر است که تو بیاموزی چگونه شادمان باشی وگرنه چیزی نخواهی داشت که بابت آن شکرگزاری کنی. بگذار زندگی ات با عمق و خنده همراه باشد تا حضور شکرگزاری را در وجودت احساس کنی. و این شکرگزاری متعلق به هیچ دینی نیست، فقط یک شکرگزاری است. 

http://amandaph.blogfa.com 

 

این سوالی اشتباه است. باید طور دیگری پرسیده شود: "آیا تو کائنات را دوست داری؟"

زیرا کائنات یک شخص نیست، نمی تواند تو را دوست داشته باشد زیرا پدیده ای غیرشخصی است. یک پدیده ی غیرشخصی چگونه می تواند تو را دوست داشته باشد؟

ولی وقتی تو عشق می ورزی، کائنات پاسخ می دهد، حتما پاسخ می دهد. اگر یک قدم به سمت کائنات برداری، کائنات هزار و یک قدم به سمت تو می آید؛ و این یک پاسخ است

 http://amandaph.blogfa.com/cat-23.aspx 

 

 

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

                            از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی 

 

http://www.mediya1.blogfa.com/ 

 

 

 

برزخ-۳

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 جهان برزخ در مصرباستان
 
روح انسان پس از مرگ بعلت طلسمی که در جسد مومیایی وی قرار میدادند و یا بعلت دعاهایی که از کتاب " book of the dead" در مقبره می نوشتند از جهان فانی به جهان برزخ و آخرت که در زیرزمین خاکی قرار داشت مسافرت می نمود و در عبور از آخرین مرزکه در این دو جهان وجود داشت هیچگونه ترسی بر وی عارض نمی شد و او را پس از انجام تشریفات بوسیله هورس و یا انوبیس دو خداوند عالیقدر در حضور قضاوت دادگاه واپسین حاضر میکردند . روح انسان به آستانه دادگاه بوسه می زد و بتالار عدل الهی وارد میشد . این تالار محوطه وسیعی بود که اوزیریس پادشاه جهان مردگان و نجات دهنده ارواح در انتهای این محوطه جای داشت و در انتظار فرزند خود بود که از زمین خاکی مراجعت کند . در وسط تالار یک ترازوی دقیق نصب شده بود و " مات " الهه عدالت و راستی برای توزین قلب روح انسان پهلوی ترازو می ایستاد و نزد وی هیولایی بنام " امی میت " حاضر بود .

 

 

 ........................ 

 

 " روح انسان در نزد بوداییان فنا ناپذیر است اما از یک قالب به قالب دیگر می رود و در هر مرتبه پس از مرگ در آخرت بحساب خوب و بد اعمال وی رسیدگی می شود و در این میان کردار نیکو هر اندازه پسندیده باشد از کیفر گناه کم نمی کند و یا عمل زشت هر چه قدر نکوهیده باشد در پاداش ثواب اثری ندارد بلکه تکلیف هر گناه و یا هر ثواب جدا از یکدیگر تعیین می شود بدین ترتیب که روح انسان در آخرت قبلا کیفر گناه را می بیند و در دوزخ به عذاب و شکنجه گرفتار میگردد و سپس به بهشت می رود و پاداش خوبیهای خود را می بیند و بعدا برای تصفیه کامل مجددا بجهان خاکی مراجعت می کند و در این مراجعت در قالب نوزاد دیگر متولد می شود و در این تولد هرگاه در زندگی سابق از گناهکاران بود در طبقه کارگرها یا "هاریجانها" و غیره وارد میگردد و تا اخر عمر در طبقه خود می ماند و بسختی و مشقت و بی چیزی زندگی میکند تا روح وی تصفیه شود و هرگاه در زندگی سابق از نیکو کاران بود بشکل نوزاد در یکی از طبقات ثروتمندان و روحانیان متولد میگردد و هرگاه  از هیچکدام از این گروها نبود و اصلاح و تصفیه نمی شد ممکن بود در جسم یکی از جانوران و یا در جسم یک جامد حلول کند . بهمین جهت است که ابوریحان بیرونی در کتاب خود بتناسخ ارواح را در هند به چهار قسمت تقسیم کرده و این چهاررا به "نسخ و مسخ و فسخ و رسخ" موسوم ساخته است .
 

.......................................... 

 

 

http://medjai.anzaliblog.com/20472/index.html

 

 

 ...................................... 

 

تنها چیزى که درباره برزخ مى دانیم تشبیهاتى است که در روایات وجود دارد:

از قبیل این که تمام از زمین و آسمانها و کهکشان نسبت به عالم ((برزخ )) مانند حلقه اى در بیابان است ! 

 

 

 

http://www.arefan.com/index.php?option=com_content&view=article&id=34:1388-08-20-05-07-33&catid=2:ensan-barzakh-margh&Itemid=86

تونل زمان -۲

                                         

            

 

                      

 

 

 

 

 

 

 

  

                                                      

عکسها از گوگل

 

 

  

 https://www.sharemation.com/kian8044/Wormholes.jpg 

 

  

 

 

تونل زمان

 

 

........................................................... 

 

 

سفر در زمان چطور انجام میشود؟  

  یکی از جالبترین افکار بشر، ایده جابجایی در بعد زمان است.

البته اگر از یک بعد دیگر به قضیه نگاه کنیم همه ما مسافر زمان هستیم. همین الان که شما این را میخوانید، زمان در حول و حوش و به پیش میرود و آینده به حال و حال به گذشته تبدیل میشود. نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ میشویم و میمیریم. پس زمان در جریان است.

آلبرت اینشتین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد که این کار از نظر تئوری شدنی است. بر طبق این نظریه اگه شیئی به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت میگیرد. بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کرد، زمان به عقب برگردد. مانع اصلی این است که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشود جرم نسبی ان به بینهایت میل میکند لذا نمیشود شتابی بیش از سرعت نور پیدا کرد. اما شاید یه روز این مشکل هم حل شود. بر خلاف نویسنده ها و خیالپردازها که فکر میکنند سفر در زمان باید با یک ماشین انجام شور، دانشمندان بر این عقیده هستند که اینکار به کمک یک پدیده طبیعی صورت میگیرد. در این خصوص سه پدیده مد نظر است: سیاهچاله های دوار، کرم چاله ها و ریسمانهای کیهانی.

سیاهچاله ها:
اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از انجا که یک نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و یک حفره سیاه رنگ مثل یه قیف درست میکند که نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور هم نمیتواند از ان فرار کند. 

 
اما این حفره ها بر دو نوع هستد. یه نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یک نقطه است. در انجا هر جسمی که به حفره مکش شده باشه نابود میشود. اما یه نوع دیگر سیاهچاله نوعی است که در حال دوران است و برا همین ته قیف یه قاعده داره که به شکل حلقه اس. مثل یک قیف واقعی است که تهش باز است. همین نوع سیاهچاله است که میتواند سکوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد. انتهای قیف به یک قیف دیگر به اسم سفیدچاله میرسد که درست عکس ان عمل میکند. یعنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب میکند. از همین جاست که میتوانیم پا به زمانها و جهان های دیگر بگذاریم.

 babol.schoolnet.ir/sobhan/_pages/Articles/phy 

 

   

 

 

 http://babol.schoolnet.ir/sobhan/images/P00212D.jpg